گارم زنگی

ادبیات داستانی

گارم زنگی

ادبیات داستانی

بدرود

با سلام. وب لاگ گارم زنگی دیگر به روز نمی گردد. از تمامی دوستان متشکرم به سبب همراهی و عرض پوزش دارم از انها که رنجیده اند . خواننده تمام وب لاگ های بندری خواهم ماند که دلتنگی هام را ........

 احسان

نظرات 33 + ارسال نظر
فریده قاسمی شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 10:21 ب.ظ http://dokhtekong.blogsky.com

باسلام
حیف و صد حیف......

عمو اروند شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 10:40 ب.ظ

چرا؟ ولی من که بندری نیستم.

سلام عمو . برای من بندری یعنی دوستی . اما بهتر است بگم که وب لاگ تمامی دوستان را خواهم خواند . خودتون می دونین که به شما ارادت ویژه داریم .

سیدجلال شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 11:27 ب.ظ http://kolger.blogsky.com

سلام
چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رامی شنبه 12 خرداد 1386 ساعت 11:49 ب.ظ http://dehtal-city.blogsky.com/

سلام
وب و مطالب زیبایی دارید . حیف نیست؟

مارال یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 12:15 ق.ظ

سلام . اقل کم جوری خداحافظی کنین که راهی برای شروع بعدی باشد . حالا چرا واقعا ؟

چوک لنگه یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 12:23 ق.ظ http://lengeh.blogsky.com

چرااااا؟؟
البته خودم هم گاهی وقتها به این مسئله فکر می کنم.

نیک خو یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 04:53 ق.ظ http://nikkhoo.blogfa.com/

سلام
من یکی از اسم وبلاگتون خیلی خوشم می یاد برای چی می خوای بری؟ بمون و به جمع بندری ها صفا ببخش

چوک سورو یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 09:16 ق.ظ http://suru.blogsky.com

سلام احسان عزیز ،
حالا که همه گاروم زنگی اتخورد ، توا این درخت سرسبز و قشنگ از ریشه بزنی ، بگذار این درخت بماند شاید دوباره اب و هوای هرمزگان تعغیری کرد و گاروم زنگی ما بر ایدا !
امیدوارم که خودت جسما و دماغا همیشه به روز بمانی .

سالم بمونی

ابراهیم یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 09:56 ق.ظ

میگم پس به جای این برگهای سبز و شاد گارم زنگی بالای وبت یه عکس با برگهای زرد و خشک بذار که حسابی دل آدم بگیره

...... یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 10:53 ق.ظ

سلام. مشکل چیه؟ همه گرفتاری داریم. به نظر من همین که از این جمع بری , ولو اینکه برای خودت بخونی و بنویسی , تنها می شی . تنها شدن تو غربت سخته . وب لاگت در هر صورت مجموعا کارنامه خوبی دارد . درش را نبند و گاه گاه اپ دیت کن . خودت رو سانسور نکن .

مسعود رحمتی یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 11:16 ق.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام
چیه مگه همینطوری می شه خر نشو
دلیلش چیه

کامیرا یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 11:46 ق.ظ http://kamira.blogsky.com

به خاطر کمبود وقت؟

پیمان یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 12:38 ب.ظ http://yasnababa.blogspot.com

مکان جدید رو خبر بده،در خدمتیم

پترات یکشنبه 13 خرداد 1386 ساعت 09:14 ب.ظ http://paterat.blogsky.com/

حالا که ما اومدیم دارین میرین ؟

علی دوشنبه 14 خرداد 1386 ساعت 11:39 ب.ظ

سلام. چیه ؟ببینم دیگه نمی نویسی یا اینکه وب لاگ را تعطیلش کردی؟

..... سه‌شنبه 15 خرداد 1386 ساعت 08:10 ب.ظ

What is wrong with you mate.You better off to keep writing.This is the only way you can keep yourself dynamically alive.

Could you please just do me a favor letting me know what does " being dynamically alive mean? Do we have anybody who is dynamic but not alive

پترات / حرف مفت شنبه 19 خرداد 1386 ساعت 10:07 ب.ظ http://paterat.blogsky.com/

سلام ما هم آفتاب بالای سرمونه و بروزیم !
به ما هم سر بزنید ...

سیاورشن یکشنبه 20 خرداد 1386 ساعت 11:52 ق.ظ http://siavarshan.blogsky.com

سلام خسته نباشی خالو ...امیدوارم مثل این وبلاگ هایی که یه مدت تعطیل می شن و دوباره بر می گردن نباشی و درشو کامل تخته کنی ...

سلام خالو جان , کامل کامل که تخته بکنم همی کامنت دوستان عزیزی مثل خودت (در این مورد ) جایی برای درج نخواهند داشت . منظورم این بوده که قصد ادامه وب لاگ نویسی ندارم . والا خود نوشتن را هیچ کسی یارای ان نیست که ازم بگیردش .

چوک بندر دوشنبه 21 خرداد 1386 ساعت 04:15 ب.ظ

حتمن دلیلت به خودت قانع کنندن. امیدوارم که در هر حال چه با وب لاگ و چه بی، پیروز و سر افداز بشی. تماسی بگر.

چوک بندر پنج‌شنبه 24 خرداد 1386 ساعت 09:39 ق.ظ

سلام
روم به سیاورشنن. ما چقدر نسبت به هم لطف مهستن. عوض ای که یار هم بشیم خار همدگه ایم.

<کاش به قدر یک ارزن
وفا و خوبی را
ز مردم کرمان به وام بستانی>

و یا باز هم فکر اکنم از همن شاعر:

<هزار نفرین باد
به دست های پلیدی
که سنگ تفرقه افکند در میانه ی ما>

چوک عزیز بندر سلام .

سیاورشن به بردباری و تسامح در پاسخگویی به دشنامهای وب لاگی شهره هست .
دیگرانی هستند و بوده اند , با ذهنیت ادبیاتی چنانی افتابه بدست امده اند زیر همین یکساله نهال گارم زنگی و ترری... کوچک و بزرگ شاعر و شاعره و داستان نویس و "طنز نویس گمنام " هم فرستاده اند به منظور قضای جماعت حاجت .
انها را دیده ایم . اما سیاورشن نه . تکه کلامش این بوده از زمانی که می شناسمش که "هر کسی را بهر کاری ساختند " .
با او هیچگاه مشکلی نداشته ام . این که ارزو کرده در وب لاگ را کلن تخته کنم بر خودم هم سخت امد که همیشه تلاشش بر همگرایی وب لاگ نویسان بوده . لابد چیزکی در میان هست که کاش تمایلی به بیان نیز .
من این وب لاگ را درستش کرده بودم برای این دل وامونده غربت زده خودم . دلیل اینکه چرا به روزش نمی کنم , به زودی به ایمیل تو فرستاده خواهد شد . (شنبه ). پیروز باشید .

احمد جمعه 25 خرداد 1386 ساعت 01:18 ق.ظ

احسان عزیز , می دانی که این یکسال هر روز خواننده نوشته هایت بودم . حیفم می اید . داستانها را که نصفه نیمه می گذاشتی روی صفحه . جایی چاپ نکردی ؟ حیف داستانهات که همین جوری یلخی رها بشن .

احمد عزیز , سلام . سعی ام بر این بود توی این یک ساله که دستی بکشم به سر و روی داستانام و بدم به ناشری که .... بگذریم . نه از صرافت چاپ افتادم . اینکه بشینم و همه داستانها و نوشته ها را بیارم تو فرمت پی دی اف و بگذارم تو وب لاگ , وقتش را ندارم . به هر حال از توجه ات ممنون .

آدونیا یکشنبه 27 خرداد 1386 ساعت 12:19 ق.ظ http://adonia.blogfa.com/

سلام احسان جان :
دیگه چی شده ؟ حالا که فصل گارم زنگی شده تو گارم زنگی ات را قطع کردی . در هر صورت من بعد از چند وقت گرفتاری با یه شعر الکی قدیمی به روز کردم منتظرت هستم

شهرو پنج‌شنبه 31 خرداد 1386 ساعت 12:35 ب.ظ

روزگاریست که ما را نگران می داری مخلصان را نه به وضع دگران می داری

ماهان دوشنبه 1 مرداد 1386 ساعت 09:36 ب.ظ http://talkhkam.blogfa.com

سلام دوست...نه واژگان من در اندازه متون تو بود و نه اندیشه های من و نه باورهایم...با این همه هر بار که از سر لطف به وبلاگم سر میزدی با اشتیاق می خواندم و لذت می بردم و به من می آموختی شهامت زندگی کردن را و هر بار که می آمدی با نوشته ای جدید نشان از قدرت قلمت داشت...فکر می کنم علت قابل قبولی برای ادامه ندادن در گارم زنگی داری اما دوست به اعتقاد من به اشتراک گذاشتن آنچه در ذهن ماست برای دیگران قدری از دلتنگی مان می کاهد ... خوشحال می شوم که شروع دوباره نوشته هایت را شاهد باشم...

ماه لی لی چهارشنبه 17 مرداد 1386 ساعت 07:07 ق.ظ

درود روزهانبودم ودلم در پی ات می گشت حالا بعد از روزهای دلتنگی که آمده ام ...میبینم می خواهی بروی ...نه ...
در باور تمامی بی باوران خاک
به پهنای مهر برگهایی که گستردی
برای من که نه...
برای تمامی این آب وخاک
خواهی ماند ...
مرا به دیگران کاری نیست ...
اما مگر از جنوب چه مانده است ...
بهارهاییی که با گارم زنگی می آیدو...
دریایی که بوی نفتش ...
بمان وبهار را از ما دریغ مکن

بلندی های جولان سه‌شنبه 30 مرداد 1386 ساعت 04:15 ب.ظ http://bolandihayejolan.blogfa.com

سلام احسان
من در سفرم
به من سر بزن

صبح ساحل (B.S.N) دوشنبه 12 شهریور 1386 ساعت 12:53 ب.ظ http://http:/www.sobhesahel.com

باسلام
نام وبلاگ شما در قسمت پیوند سایت صبح ساحل (B.S.N) هم اکنون درج گردیده ، در صورت تمایل نام وب سایت صبح ساحل را در قسمت پیوندهای خود اضافه نمایید.
با تشکر
مدیر فنی سایت

جغد بندری سه‌شنبه 17 مهر 1386 ساعت 12:50 ب.ظ

تو هم با من نبودی یار آن که می پنداشتم باید هوا باشد...

ماه لی لی دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 01:10 ب.ظ

درود ...
دوست دارم برات بنویسم وبرام بنویسی ....دوست دارم برات بایستم وبرام هورا بکشی ...دلتنگی های آدمی را با ترانه ای
خواهند خواند؟...///

چوکلک دوشنبه 23 مهر 1386 ساعت 10:34 ب.ظ http://avayejonoob.blogfa.com

music haye nabe banderi bey download

khoshhal abom yesari bezani

[بوسه]

هادی دوشنبه 30 مهر 1386 ساعت 08:41 ب.ظ http://abed.blogsky.com

سلام
به روزم
بابا کجایی تو؟

بدیس پنج‌شنبه 3 آبان 1386 ساعت 12:01 ب.ظ http://aask.blogsky.com/

سلام
کجا... حالا که ما هندیم تو ارفتنی

سفرنامه مجارستان جمعه 11 آبان 1386 ساعت 02:22 ق.ظ http://vorujak.persianblog.ir

ای بابا من تازه به وبلاگ شما اومدم همیشه بسته شدن یه وبلاگ دل منو میشکنه .. نمیتونم تجسم کنم که کسی بعد از این همه نوشتن دیگه ازش دست بکشه ....... انشالله که باز هم برگردی .........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد